________________________________________________

عشق یعنی اینکه بدونی نمیشه امانتونی ترکش کنی

عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدايي بلند تر خواهد بود

love is when you find yourself spending every wish on him  

دل را بد نام نکنیم آنچه بعضی ها در سینه دارند کاروان سراست نه دل …! ...

کاش میدانستی............؟؟!!

که جهانم بی تو الف ندارد...........؟؟!!

(((شیما تنها دل خوشی من این وبلاگه امیدکه یه روزی ببینیش)))

چه بی تفــــــــاوت زندگــــــــی می کنند

آدمــــ هــــــــا ...

بی آنــــــــکه بداننـــــــد در گوشـــــــه ای از دنیــــــــــا

تمــــــــامــــ دنیـــــــــای کســـــــــی شـده انــــــــد ...!

...کاش امتداد لحظه ها تکرار با تو بودن بود...

دردت و گیانم

می‌نویسم، چون می‌دانم هیچ گاه نوشته‌هایم را نمی‌خوانی، حرف نمی‌زنم، چون می‌دانم هیچ گاه حرف‌هایم را نمی‌فهمی، نگاهت نمی‌کنم، چون تو اصلا نگاهم را نمی‌بینی، صدایت نمی‌زنم، زیرا اشک‌های من برای تو بی‌فایده است، فقط می‌خندم، چون تو در هر صورت می‌گویی من دیوانه‌ام

کم کم یاد خواهی گرفت !

با آدمها ........

همانگونه باشی ، که هستند ... !

همانقدر ...

خـــوب ....

گـــــــرم .....

مهـــــربان .....

و گاهی همانقدر ...

بـــد .....

ســــرد ...

تلـــــــــخ.....

رفتنتـــــــــــ مانند جرقه ای بـــــود
مانند سیــــلی محكمــــــــی ....
تا بفهمــــــــاند این مدتـــــــــ عمـــــــر و احساســــــم را
بیهوده برای جه كســــــــــی خرج كــــــــرده ام
رفتنتـــــــ ذهنم را باز كـــــــرد كه به هبج كــــس نباید اعتماد كـــــــــرد

گـــ ــاهــــی

دلـــم بــرای زمـــ ـانی

کــه نـمـی شـنـاخـتـمـت تنـــگ مــی شـــود...!

 نمیدونم چرامیان این همه آدم پیله کردم به تو؟

شایدفقط باتوپروانه میشوم...

دلتنگــی هایــــَم را زیر بغـل زده اَم

نشسته اَم در انتظار ِ روز های ِ مبـادا !

سهم ِ من از تــو

همـین دلتنگـی ها ییست

که بی دعوت می آینـد

و …

خیال ِ رفتن نـدارند..

از همه گذشتم به خاطر تو 

چشمهایم را بر روی همه بستم به عشق چشمهای تو

دیگر قلبم را به کسی ندادم به هوای داشتن یکی مثل تو

ای کــاش یا بـــــــــــودی ،

یـــــا از اول نبودی !!!

ایـــــن که هســـتی

و کنــــارم نیســــتی ...

"دیـــــــــوانه ام میکنــــــــــد "

کاش می فهمیدی ...
برای این که تنهایم تو را نمیخواهم ...
برعکس ...
برای این که میخواهمت ...
تنهایم ... !!

اینــــــــــــ شبـــــــــ ها تنهـــــــــــــا به این می اندیشمـــــــــ

که مگــــــــــــــر من ترا چقــــــــدر دوســــــــت داشتمـــــــــــــــ

که خوشبختیتــــــــــــ تنهــــــــــا آرزویمـــــــــ بود...

حتـــــــــــــــــــــــی ، بدونـــــــــــــــــ منــــــــــــــ

براستی زندگی ....

در کدام بخش از "  شیوه ی زندگی "  نهفته است ؟

نمی دانم چند روزی هست

     حرفهایم به جای اینکه از گلویم بیاید

               از چشمانم می آید......

      شور است طعم نبودنت

سرم را گرم میکنم …

با هر کلاهی که بتوانم رویش بگذارم …

اما افسوس ، دلم گرم نمیشود…

دل سردم ، بسادگی کلاه بر سرش نمیرود …

گول حرفهایم را نمیخورد …

تقویم‌ها اصرار دارند

فردا که بیاید

درست می‌شود

من چطور به تقویم‌ها بفهمانم

او رفته است

و فردا

آدم برفی نیست

که درست شود!!!

 یاد  باد ان روزه ها
روزه های کودکی
لحظه های پاک پاک
روزهای بی گناه بچگی
یاد باد ان روزه ها
قصه ها ، افسانه ها
که گذشتند از پی هم با شتاب
مثل رویا  ، مثل خواب
بعد امد روزه های  بی فروغ

شگفتا از تو ، که نوروزت را با حبس کردن

 موجودی زنده در تنگی بلورین آغازمی کنی !

 شب که میشود…

نبودن هایت را زیر بالشتم میگذارم و شجاعتم را زیر سوال میبرم…

دوام می آورم تا فردا ؟!

 دو برابر مرگـــم مُــرده ام...

ولی نصف زندگـــی ام ,
زندگـــی نکـرده ام.

خدایا ..
دلگیر نشو از من، ولی به خودت قسم 
"دنیایت ته نامردیست"

اگـر ڪـارگـرבاטּ بوבمــ

בیـگــر تنــــــــــ ـها نیستــَـ مــ..!!

بیشترین دروغی که در این دنیا گفته ام…

این کلمه است….خوبم…

 "به من اجازه چاپ نمیدهند , میگویند:

من، تو، ما!

یادت هست؟...

حالا تمام شد!

تو، او، شما!

من هم به سلامت

ایــن روزهـــا ..

خیلــی چیـزهـــا دستـــ ِ مـَـن نیستـــــ ...!

مثـَـــلا ً ..

♥دستـــانتــــــ♥..

خدايـــا ؛

ميدونم ايـن روزهــا حرفهـــايم

بوي نــاشـــکري مي دهنــد ...

امـــا تـــو...

بـه حســـاب تنهـــايي و درد دل بگـــذار...!

برای خداحافظی نیا ؛

اگر می خواهی بروی ، بی خبر برو ...

می گویند آدم ها تا چیزی را به چشم نبینند ، باور نمی کنند ..

ممکنـــ استـــ شاهزاده امــ را پیدا کنمــ ولیــ...

پدرمـــ همیشهــ پادشاه میمانـــــد...

ساده نیست ؛ گذشتـــــــــن از كسی كه ،

گذشته هایت را ساخته ....

و آینده ات را

ویران کرده است ... !!!

دلت را خوش نکــــــن

به این 'دوستت دارم'ها !!

تمـــــامشان

...

تاریخ مصــــــرف دارند 

روزی می رسد که در خیال خود ؛

جای خالی ام را حس کنی !

در دلت با بغض بگویی :

' کاش اینجا بود ' ....

اما من دیگر ؛

به خوابت هم نمی آیم ... !!!

یه آدمایی هستند ؛

که هیچ وقت ترکت نمیکنن !

ولی ....

بلدن کاری کنن ،

تا خودت یواش یواش ترکشون کنی ... !!!

آدمها آنقدر زود عوض می شوند

آنقدر که تو فرصت نمی کنی به ساعتت نگاهی بیندازی

و ببینی چند دقیقه بین دوستی ها تا دشمنی ها فاصله افتاده است...

بعضی وقت ها .. چنان کیشت میکنند ...

که سالهای سال مـــــــــــــات می مانی....

خوشـــــــــ به حـــال خــــــــــــــدا

كه "لحظه به لحظه " با توســـــــــت ...

و "مـــ ـــــــــــــن" همیشــــــه درباره ی "تـــ ـو" بـــا "او"

حرف می زنــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

هـــرکـــــــی ازم سراغــــت رو میگیـــــــره نمیگـــــــم : وجــــود نــــداری


میـــگم : وجــــودش رو نــــداشتـــــــی


 .............!

شايد برايت عجيبست اين همه آرامش ام !

آرامشم این روزها

مدیون هـــمـیـــن انــتظاریستــــ

كه دیــگر از كســی نــدارم ...!!

شاید آرام تر میشدم....

حَـــــــل شده ام؛

مثل یکـــــ معما!

راستــــ می گفتی که خیلـــــی ساده ام .. !!!

مادرم همیشه می گفت:

گفتند عینک سیاهت را بردار

این روزها به جای

به افتخار اونایی که وقتی‌ نگاهشون به غریبه دلربا افتاد،

باور کن خیلی حرف است

وفادار دست هایی باشی،

که یکبار هم لمسشان نکرده ای...

غَــریبــﮧ بـــود...

عـآدَت شُـב...

عِشــق شُـב...

هَستـــے شُـב...

روزِگــآر شُـב...

خَــستـِـﮧ شُـב...

بـــے وَفــآ شُـב...

دور شُـב...

بیـگـآنـِﮧ شُـב...

حَســرَت شُـב...

فـَرآمــوش نـَـــشُـב...

فـَرآمــوش نـَـــشُـב...

فـَرآمــوش نـَـــشُـב...

از ماجرای عشـق تــو


رو سفیــد درآمدند


موهایـم...!!

از دل نوشته هایم ساده نَگذر؛

به یاد داشته باش؛

این «دل نوشته» ها را؛

یک «دل»، نوشته ...!

آهای لیلی به قصه خودت برگرد

اینجا مجنون به همه لیلی ها

محرم است به جز لیلی خودش...

چِـــــرا ســـاکِـــــــــــت نِـــــمیـــشَوی ؟

صـــِدایِ نـــَفـَســهایـــَتـــ در آغـــوش او

از ایـــن راه دور هــــَم آزارم میـــدهد...

لــــَعـــنَتــــی...آرامــــتَر نـــَفـــَس نـــَفـــَس بـــِزَن






یادت باشد دلت که شکست

سرت را بالا بگیری
 
تلافی نکن...فریاد نرن...
 
شرمگین نباش
 
صبور باش و ساکت!
 
مبادا که فراموش کنی روزی شادیش آرزویت بود....




از دور دوستتــــــــ داشتم !
بی هیچ عطـــری
 آغــــوشی
 نگاهــــــــــی
 یا حتی بوســـــــــــه ای
 تنـــها دوستتـــــــــ داشتمــــــ …
اما حالا اگه دور شــــی …
چه کـــــنم با اینهمــــه وابستــــــــــــــگی




 خاطراتــــــ ـــ ـ کودکیـم را ورق می زنــــ ـــ ـم

و یک به یک ، عکسها را با نگاهــــ ــ ـم می نوشم

عکسهـای دوران کودکیــــــ ــــ ـم طعـــــم خوبـی دارنــد ….





 برای من

همین از تو گفتن

زندگیست...

"تحویل نمی گیرم سالی راکه بی حضور تو باشد"

بی تعارف

بعد از تو

هیچ بهاری به زیبائی پاییز نبود...

معلوم دلی و



مجهول ِ چشم ...



ای همه ی من !

هـِـــی مـــــــــــــــــــرد !!! . . .

اینـــُــ از من یادت باشه . . .

وقتی میتونی بگی عاشقـــــی

که . . .

دخترِ مورد علاقتـُـ . . .

تو لباســـــِ عــــــــروس

تصور کنی . . . . .

نه لـــــــــــــــُـــــــــــــختــ !!!

" تُـــــــــــو "

تنها یكی ستــــــ ُ آن هم تُــــــویی!!!

مَــــــــن دیگران را ..

" شُما " خطاب می كنم .. .

آنقدر پیش این و آن از خوبی هایت تعریف کرده بودم

که وقتی سراغت را می گیرند …

شرم دارم بگویم تنهایم گذاشت…

هی فلانی!

دیگر هوای برگرداندنت را ندارم…

هرجا که دلت میخواهد برو…

فقط آرزو میکنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد،

آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت،

باز هم آرام نگیری…

و اما من…

بر نمیگردم که هیچ!

عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،

که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی و با خاطراتم قدم بزنی!

تــــــــــ❤ــــــــــــو

همان شقایق معروف سهرابی!!!

تا تــــو هستی

زندگــــــــی باید کرد…

   از جداييمان براي هرکسي که گفتم ....

 

حق را به من داد !


اما ....


اينها نمي دانند من حق را نميخواهم ،


حق که براي من" تو" نمي شود ... !!!

به یک “هستم”

به یک “نترس”

به یک “نوازش”

به یک “آغوش”

به یک “دوستت دارم”

خلاصه بگویم به “تــــو”

نیازمندم !

تا یادت میکنم باران می آید نمیدانستم لمس خیالت هم وضو میخواهد

دلگیر نشو از آدم ها...

نیش زدن طبیعتشان است سالهاست به هوای بارانی میگویند خراب

زندگی اتفاق غمگینی است...

تنهاییت سالها از تو بزرگتر باشد

شیشه نازک احساس مرا دست نزن !

چندشم می شود از لک انگشت دروغ

آن که میگفت که احساس مرا میفهمد…

کو کجا رفت؟که احساس مرا خوب فروخت!!!

بد ترین قسمت زندگی جایست که: نه حق خواستن داری نه توان فراموش کردن.

خیلی درد آور است

----------------------------------------------

انگشتم را نخ بسته ام تا به یاد آورم فراموشت کرده ام !

-------------------------------------------------------

پشت چراغ قرمرپسرک با چشمانی معصوم ودستانی کوچک گفت:چسب زخم نمیخواهید؟ پنج تا صدتومن، آهی کشیدم و با خود گفتم تمام چسب زخمهایت را هم که بخرم نه زخمهای من خوب میشودنه زخمهای تو

خدایا…!

اندکی نفهمی عطا کن

که راحت زندگی کنیم!

مردیم از بس فهمیدیم و به روی خودمون

نیاوردیم…!

دلم می گیرد !

وقتی می نویسم فقط برای تو ...

ولی ...

همه می خوانند الا تو

از هیچ کار کودکی ام پشیمان نیستم ، به جز آرزوی بـــزرگ شدن ...

******************  

حــُــــرمت نان

از قلب بیشـــــتر است



آنرا می بوســــــند،

این را میشـــــکنند...

*******************

من یک عذرخواهی به "خودم" بدهکارم!!!
برای اینکه احساساتی بودم
برای اینکه یک رو بودم
برای اینکه غرورم را شکستم
برای اینکه انسان بودم . . .
...

ببار باران.......

که تا اوج نخفتن ها

مدام باریدم از یادش..!!

آرام میـــروَم

آنچِنـــان آرام کــِـه نـَدانـی کــی رَفتــه ام

امــا وقتـی جـــای خـــالــی مــَـرا ببینــی

آنچنــــان سَخت رفتــــه ا م

کـِــه تَمـــــــــام عمــر رَفتنــــم را فَــــرامــوش نکُنـــی

باید می گــذاشتی عاشقتـــ بمــانـــــم

گریه نمی کنم ....  

نه......نه......

گریه نمی کنم ....

یک چیزی رفته تو چشمم به گمانم یک خاطره ست از کسی که دوسش دارم ولی تنهام  گذاشته.......

آنقــ ـ ـدر، فریــ ـ ـاد هایـــ ـ ــم را

سکـــ ـ ــوت کرده ام

که اگــــ ـ ــر

به چشمــــ ـ ـانم بنگرید، کـــــ ـ ــر میشوید.....

 با اینکه ازم دوری اما هر وقت دستمو میزارم رو قلبم میبینم سرجاتی

 خدایـــــا
آخَرِشــــ نَفَهـــــمیدم
اینجـــــاییـــــ که مَن هَستَـــــم
تَـــــقدیر مَن اَستـــــ یا تَـــــقصیر مَن؟

دلم تنگ شده براى روزهاى کودکى!


که بهانه ى گريه ام داشتن يک ماشین پلاستیکی بود!


نه يک آدم!!

******************************************* 

حرفی نیست...
خودم سکوتت را معنی می کنم!
کاش می فهمیدی،
گــــــــــاهي....همین نگــــاه ســـــــــــــــــــردت...
روي زمستان را هم كم مي كنـــــــــد...

****************************************

يادت هست جناغ مي شکستيم ميگفتيم:

يادم تورا فراموش؟

و امروز تمام استخوانهايم شکسته. . .

اما بازهم تورا فراموش نکردم

عشق مثل یه کش میمونه که دو نفر اونو از دو طرف نگه داشتند...

اگه یه نفر ولش کنه به طرف مقابل صدمه میزنه...

دنیای آدم برفی دنیای ساده ایست
اگر برف بیاید هست
اگر برف نیاید نیست
مثل دنیای من
اگر تو باشی هستم
اگر نباشی .....!

نه اسمش عشق است؛ نه علاقه؛ نه حتی عـادت؛ حماقت محض است ! دلتنگِ کـسی باشی؛ که دلش با تـو نیست !!!

***********************************

 سرم را نه ظلم

می تواند خم کند

نه مرگ

نه ترس

سرم فقط برای بوسیدن دست های تو

خم می شود....

دلم ميگيرد...وقتي ميبينم او هست...من هم هستم...اما"قسمت" نيست...!!!!

*******************

 چه تلخ است:علاقه ای که عادت شود،عادتی که باور شود!باوری که خاطره شود...و خاطره ای که درد شود...

دنـیـا ...

دنـیـای ریـاضـی اسـت...

وقـتـی عـشـق را...

تـقـسـیـم کـردنـد...

تـو خـارج "قـسـمـت" مـن شـدی...!!!

**************************************

سرد بودنم را بذار به حساب گرم بودنت با دیگران....

***************************************

روزگاری در گوشه ای از دفترم نوشته بودم.. تنهائی را

دوست دارم چون نیست بی وفا . تنهائی را دوست دارم

چون تجربه اش کرده ام.. تنهائی رادوست دارم چون عشق

دروغین درآن نیست.

تنهائی را دوست دارم چون خدا هم تنهاست.. تنهائی

رادوست دارم چون در خلوت وتنهائیم در انتظار خواهم

گریست وهیچ کس اشکهایم را نمیبیند.. اما از روزی که

تو رادیدیم نوشتم.. ازتنهائی بیزارم چون تنهائی یاد

آور لحظات تلخ بی تو مردنم است

******************************************

دلم برای یک نفر تنگ است....
نه میدانم کجاست...و نه میدانم چه می کند...
حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم....
رنگ موهایش را نمی دانم....
لبخندش را ...فقط میدانم که باید باشد و نیست.........

اینکه بایَد فراموشَت مے کـَردَم رآ هـَم فـَراموش کـرَدَمـ !

"تو" تکرارے تـَریـטּ حُضور روزگار مَنـے

وَ مَـטּ عَجیب بـﮧ آغوش "تو"

اَز آטּ سوے فاصِلـﮧ هـا خو گرفته اَمـ !

*****************************************

تو به افتادن من در خیابان خندیدی،

و من...

همه حواسم ب "چشمان مردم"شهر بود،

ک "عاشق خنده ات"نشوند...

********************************************

سـعــی نکــن مــــــتفـــــاوت باشـــی !

فقط خـــــــوب بــاش ...

ایــــن روزهــــــا "خــــــــوب بودن" بــه

انـــدازه ی کــــافی "مــــــتفـــــاوت" اســــت ..

خدایـــــــــــــا

دیگر می ترسم از آدم هایی که عاشق نمی شوند

ولی عاشق کردن را خوب بلدند

حالا فهمیدم چرا ترکم کرد و رفت

من میخواستم مالک قلبش بشوم اما اون مستاجر میخواست

***************************************************************

نبودنت را دارم باساعت شنی اندازه میگیرم.....................یک صحرا گذشته است؟؟............

گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت

که توروفقط وفقط واسه خودت بخواد

که وقتی تواوج تنهایی هستی

باچشماش بهت بگه:

هستم تا تهش!هستی؟؟؟؟؟؟

وقتی کسی تو را دوست دارد

عاشقانه

دوست دارد

شیوه بیان اسم تو

در صدای او متفاوت است

........ ...... .......و تو

میدانی که اسم تو

در لب های او ایمن است ...